اخیراً نتایج تحقیقاتی را درباره آثار سوء نگاه مردان به زنان زیبا منتشر کرده اند که من نخست اصل خبر را و سپس تحلیل خودم را که تجربه همه ماست، بیان می کنم. تلگراف نوشت: نتایج یک تحقیق در دانشگاه والنسیا نشان میدهد که ملاقات با یک زن زیبا باعث افزایش هورمون استرس موسوم به کورتیزول در بدن انسان میشود. این هورمون تحت تاثیر استرسهای فیزیکی و روانی در بدن انسان تولید میشود که می تواند در نهایت منجر به بیماریهای قلبی شود. اما نکاتی که من اینک در تحلیل این گزارش به نظرم می آید،به این قرار است: 1. شمول زیانمندی نگاه هوس آلود هم بر مرد و هم بر زن: به تصور من واقعیت کلی این است که نگاه هوس آلود زیانمند است؛ چه آن از سوی زن باشد و چه از سوی مرد. ترشح غدد هم در مرد هست و هم در زن، و تأثیرپذیری از جنس مخالف هم در مرد وجود دارد و هم در زن. بر این اساس، پرهیز از نگاه هوس آلود هم از سوی مرد لازم است و هم از سوی زن. 2. شمول زیانمندی نگاه هوس آلود هم بر جسم و هم بر روح: نگاه هوس آلود هم جسم و روان مرد را می آزارد و هم جسم و روان زن را. نگاه آلوده یک مرد به یک زن و بالعکس به تعبیر روایتی تیر زهرآگینی است از سوی شیطان که هم جسم آدمی را بیمار می کند و هم روان آدمی را. به این ترتیب، پرهیز از نگاه هوس آلود هم جسم آدمی را سالم می دارد و هم روح آدمی را. 3. عدم اختصاص هوس به چشم و نگاه به نامحرم: هوس آلودی دل است که به چشم سرایت می کند و این اختصاص به چشم ندارد. وقتی دل هوس آلود شد، هم چشم ناپاک می شود و هم گوش و زبان و هم تمام جوارح دیگر. هوس از دل بر می آید و تا زمانی که دل هوس آلود باشد، هم چشم آلوده است و هم گوش و هم زبان و هم همه اعضای دیگر.4. غیر قابل جمع بودن هوس شیطانی و عشق الهی: نگاه هوس آلود تیری است که از سوی شیطان به قلب آدمی می خورد و او را از هستی حیات طیبه و عشق الهی ساقط می کند. آرامش را به پریشانی مبدل می کند و یاد خدا را که آرامش بخش قلب آدمی است، به غفلت مبدل می سازد. خدا دو دل در یک جوف قرار نداده است و در این یک دل یا خدا جای می گیرد و یا شیطان.
5. تفاوت هوس شیطانی و عشق الهی: هوس شیطانی و عشق الهی در این امر مشترک اند که هر دو میلی درونی اند؛ اما در این تفاوت دارند که هوس شیطانی به جای عشق الهی و یا در مقابل عشق الهی است. بنابراین اگر ما غیر خدا را دوست داشته باشیم، به جهت این که متعلق به خداست، هرگز هوس شیطانی نیست و حتی بهترین و سالم ترین و پایدارترین دوست داشتن ها آنی است که برای خدا باشد. اگر می خواهیم علاقه میان زن و شوهر و یا فرزند و والدین و یا میان همکاران و دوستان پایدارتر و سالم تر باشد، باید در طول دوستی و عشق به خدا باشد. دوست داشتن غیر خدا از این لحاظ که به خدا تعلق دارد، مثل این است که مادری لباس کودکش را دوست داشته باشد و ببوید و ببوسد،به این جهت که مال کودکش است. پیامبر اسلام(ص) فاطمه اش را دوست داشت و او را می بویید و می بوسید؛ چون او بوی خدا می داد، بوی بهشت می داد؛ چون او دلداده کسی بود که دل خودش را هم ربوده بود.. ساده ترین راه جلوگیری از نگاه هوس آلود: تمام اهل دلان یکی از راه های تهذیب را چشم فرو داشتن به هنگام راه رفتن دانسته اند؛ به گونه ای که تنها جلو پای خودمان را ببینیم و بس. «نگاه بر قدم داشتن» یکی از اصول عرفان حق و یافتن عشق الهی است. آری هرکه می خواهد عاشق خدا بشود، باید «چشم بر قدم» بدارد و نگاه از نامحرم فرو گذارد.8. راه اساسی مبارزه با هوس آلودگی: راه اساسی مبارزه با هوس به این نیست که تنها بر آن سرپوش بگذاریم. این حداقل آن است. حتی راه اساسی آن نیست که هوس را در مسیری مشروع قرار دهیم و مثلاً به طرق مشروع نیاز جنسی خود را برآوریم. نه محدود کردن حواس مثل چشم فرو آوردن و گوش بستن از هوس آلودها راه اساسی مبارزه با هوس است و نه اشباع مشروع هوس ها. 6. فاحش بودن خسارت هوس آلودگی: هوس شیطانی مثل سراب است و عشق الهی مثل آب. هوس شیطانی مایه اضطراب است و پریشانی؛ اما عشق الهی عین سکینت است و آرامش. هوس شیطانی عین کوری است و حماقت؛ اما عشق الهی منبع بصیرت است و حکمت و دانایی. هوس شیطانی باعث بیماری جسمانی و روانی است؛ اما عشق الهی موجب سلامت جسمانی و روانی. حال بنگرید که چقدر خسارت است، یک کسی مدت ها با گریه و زاری و عبادت های نیمه شب و خدمت به خلق شعله عشقی را در دل خود روشن می کند و با آن لذت سالم و پایداری دارد و چشمه جوشانی از آرامش و حکمت را در قلب خود جای داده و آنگاه با یک نگاه هوس آلود به نامحرم بر آن شعله عشق که همه چیز در آن است، پف کند و یکباره تمام سرمایه حیات طیبه اش را از دست بدهد. البته شاید فهم سهمناکی و زهرآگینی نگاه هوس آلود به نامحرم برای کسی که لذت عشق الهی را درنیافته و جرعه عشق او را از رهگذر گریه های عاشقانه سر نکشیده است، سنگین باشد؛ اما آن که تجربه عشق الهی را داشته و با نگاه هوس آلود به نامحرم آسیب دیده است، به روشنی می یابد که چه مصیبتی بر آدمی فرود می آید. تجربه عشق الهی را یافتن بسان به سختی و نفس زنان بر کوه بالارفتن است و نگاه هوس آلود به نامحرم بسان به آسانی از کوه پرت شدن است. 7
راه اساسی برافروختن شعله عشق الهی در دل است. عشق الهی مثل آبی است که به ریشه درخت وجود آدمی می رسد؛ اما محدودیت های ظاهری مثل آب رساندن به برگ ها و شاخه هاست. بلکه رساتر بگویم، محدودیت های ظاهری مثل بزک کردن آدمی است و برافروختن عشق الهی در قلب مثل خلقت زیبایی طبیعی در آدمی است. باید عاشق شد تا بتوان با هوس مبارزه کرد. با آمدن فرشته عشق به خانه قلب است که می توان دیو هوس را از خانه دل بیرون کرد. آدمی وقتی به چیزی راضی می شود که مثل یا بهتر از آن را به چنگ آورد. هوس شیطانی و عشق الهی چون دو خصم و هویند که هر دو با هم در دل جمع نمی شوند. آدم وقتی عاشق شود، هوس را چون جیفه متعفن می یابد که بویش مشامش را می آزارد. آورده اند که هرگاه کربلایی کاظم لقمه حرام می خورد، قی می کرد. آدم عاشق به وضوح می یابد که هوس و گناه چگونه آینه دلش را تیره می کند. تا کسی از شراب عشق الهی ننوشیده باشد، در مبارزه با هوس توفیقی ندارد. باید دل هوس را نخواهد. چشم فرو بستن و پنبه در گوش کردن که به تنهایی فایده ندارد. اینها مثل این است که کسی همسرش را دوست نداشته باشد و آنگاه او را با همسرش در خانه حبس کنیم. این کار اساسی نیست. کار اساسی نشاندن بذر عشق به همسر در دل است. عشق برای هر درد بی درمان دواست. هم جسم بیمار را سالم می کند و هم روان بیمار را. هرکه عاشق شد، هم جسمش سالم می شود و هم روحش. نقل است که نماز شب خوان ها عمر طولانی دارند. اگر هر مصیبتی هم بر آنها بیاید، هرگز بر آنان گران نیست. می گویند، هرچه از دوست رسد، نیکوست.
لینک های مرتبط: قطره های اشک جرعه های عشق؛ گریه اوج عاشقی؛ چگونه عاشقی کنیم؟؛ طریق عاشقی در نماز ؛ آرامش در عشق الهی ؛ حب مقدس و نا مقدس در قرآن ؛ فرق عشق الهی با عشق دنیوی ؛ هم جنسی عشق الهی با عشق غیر الهی |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(پنج شنبه 89 اردیبهشت 16 ساعت 10:10 صبح) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
5 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |